|پارت۲|
تو یه مهمونی یه نفرو دیدم که از همون ایلینی که نمیخواست با هیشکی دوست شه اونو با رفیقاش دیدم دیدار دوباره منو اون یکم ناخداگاه اتفاق افتاد.
اومدم سمت اون اکیپ ، زیاد سخت نگرفتم حتی ازش سوال نپرسیدم اینا کین کنار تو..
نمیدونم چرا ولی اینو میدونم از همون اولش به آیلین یه حسه نفرت داشتم حتی نمیدونم چرا بهش درخواست دادم میگم دیگه شاید چون تنها بودم..
اصلاً میندازم تقصیر قسمت بود برم تو جلدش دیگه😂
منو ایلین بعد مدتها متوجه شدیم یجورایی دوست فامیلی دور بودیم
یسری رفتامدا شروع شد کم کم به ایلین حسه نزدیکتری داشتم
حتا اونو دیگه به چشم دوست نمیدیدم بعد ازاینکه متوجه شدم چرا دخترارو سکسی زل میدم و متوجه گرایشه شخصیم شدم.
دیگه کمتر دخترارو اذیت میکردم چون فقط ایلین حسابی تو چشم بود ، اونم توهر زنگ کور بود نمیدید واسه جلب توجهش پشت در کلاس ایستاده بودم اما اون با دوستای تو کلاسش هربار میومد بیرون منم مجبور بودم با اونا هم صحبت شم وقتی حرف میزد یه لحظشم نمیشد چش ازش بردارم و به حرفش احترام نزارم نمیخواستم چنین حسی کنه که داره زیاد زر میزنه اینجا
میدونین اینکه جای من باشین تو این لحظه چقد سخته؟
چون عاشقش شدی اما اون هیچ حسی نداره
خیلی صبر کردم ، سال جدید. بازم همون بازم حسی که بهش داشتم تغییر نکرده بلکه وابسته تر شدم و کلن اون سال بی قرار بودم
ایلین کم کم باهام اوکی شد ، هیچ وقت نتونستم تو اون مدرسه لعنتی بهش بگم دوست دارم چون میخواستم یجوره دیگه حالیش کنم!(: باکارام رفتارام که شاید باورتون نشه ساله اخر دقیقا بهم همچیو گفت حتی گیج شد ، اونم هیچ وقت نگفت دوست دارم. اما وقتی دستشو میگرفتم باهم کلاس موسیقی میرفتیم اونقدر حرف میزد اونقدر دستمو محمکم میگرفت
فکر کنید. اصلا یه کردنیه دوست داشتنی بود
همچی خراب شد.
وقتی که ما به پای درس همو میدیم اوضاع ویروس کوید۱۹ نمیدونستیم چی قراره بعدش بگزره .. هرشب تو صحفه چتمون بودیم یه روزم نبود ازش بی خبر باشم ..هر سال وابسه تر ، اصلاح تر میشد رابطمون..
تا دیگه خیلی محکم بودیم متاسفانه اونقدر دورمون پر از حسادت بود دعواهامون شروع شد. اوایل اره اما هیچ وقت تو دعوا حرف از رفتن نزد.
گذشتو قشنگ گذشت بنا به دلایلی به یه بیماری خاصی حبس شدم ، دیگه نمیتونستم اونو ببینم. یه نفر دیگه به همین اسم مشابه به اسم شایلین" مجازی دوست شدیم دوست ساده و من تو اون دوره حبس چیا نکشیدم ، اونقدر دور بودم به نیازام.. که درگیره اذیت کردن دخترا بودم
ایلین هست ایلین همیشه بود ایلین یه دیقه از صحفه چتم بیرون نمیومد حتا شک میکرد چرا دیر سین میزنم اونقدر مخاطب دختر داشتم گاهی گیج میشدم😂اما همهی اینا درست شد.
مثلا شایلین" دختره فوق العادهایه اون باعث شد من یسری چیزارو بخاطر دوست داشتنم به اون ترکش کنم و البته با رفتنش یسری چیزارو بفهمم. "قشنگ داشت پرواز یادم میداد خیلی بد شکوند اما چیزیم نیست
جنبه وابسته بودنمو نداشت
بخاطرش از بهترین کسای ادمای مهم زندگیم دور شدم درحالی که ایلین از voice که میداد با گریهاش میگفت چرا انقد تغییر کردی من گوش نکردم اصلا نفهمیدم من خودمو فراموش کردم اون خیلی اذیت شد
اما یجورایی بگم منم کارماشو پس دادم وقتی که شایلین همینکارو باهام کرد رفت. نمیخوام یه لحظم تو نت از شایلین بگم
یه بار دیگه نه تو" همتون ثابت میکنید هیچ احدی فندقی نمیتونه یه لحظم جای اونو بگیره و تمام https://wisgoon.com/pin/39226627/ ᥫ᭡
قول میدم هیج وقت برای کسی نشم:)
قول میدم به اشتباه فکر نکنم:)
حتا یه ماه دیگه قراره تو پارتی ببینمش رفتامدامونو شروع کنیم ، باهم بریم بیرون ، میخوام جلوی خودش خوب بشم.
میبوسمت:)$. #آیلینم♥️🕯️
اینپستبرایتواشتراکگذاشتهشده.ir
🍷🍷"
اومدم سمت اون اکیپ ، زیاد سخت نگرفتم حتی ازش سوال نپرسیدم اینا کین کنار تو..
نمیدونم چرا ولی اینو میدونم از همون اولش به آیلین یه حسه نفرت داشتم حتی نمیدونم چرا بهش درخواست دادم میگم دیگه شاید چون تنها بودم..
اصلاً میندازم تقصیر قسمت بود برم تو جلدش دیگه😂
منو ایلین بعد مدتها متوجه شدیم یجورایی دوست فامیلی دور بودیم
یسری رفتامدا شروع شد کم کم به ایلین حسه نزدیکتری داشتم
حتا اونو دیگه به چشم دوست نمیدیدم بعد ازاینکه متوجه شدم چرا دخترارو سکسی زل میدم و متوجه گرایشه شخصیم شدم.
دیگه کمتر دخترارو اذیت میکردم چون فقط ایلین حسابی تو چشم بود ، اونم توهر زنگ کور بود نمیدید واسه جلب توجهش پشت در کلاس ایستاده بودم اما اون با دوستای تو کلاسش هربار میومد بیرون منم مجبور بودم با اونا هم صحبت شم وقتی حرف میزد یه لحظشم نمیشد چش ازش بردارم و به حرفش احترام نزارم نمیخواستم چنین حسی کنه که داره زیاد زر میزنه اینجا
میدونین اینکه جای من باشین تو این لحظه چقد سخته؟
چون عاشقش شدی اما اون هیچ حسی نداره
خیلی صبر کردم ، سال جدید. بازم همون بازم حسی که بهش داشتم تغییر نکرده بلکه وابسته تر شدم و کلن اون سال بی قرار بودم
ایلین کم کم باهام اوکی شد ، هیچ وقت نتونستم تو اون مدرسه لعنتی بهش بگم دوست دارم چون میخواستم یجوره دیگه حالیش کنم!(: باکارام رفتارام که شاید باورتون نشه ساله اخر دقیقا بهم همچیو گفت حتی گیج شد ، اونم هیچ وقت نگفت دوست دارم. اما وقتی دستشو میگرفتم باهم کلاس موسیقی میرفتیم اونقدر حرف میزد اونقدر دستمو محمکم میگرفت
فکر کنید. اصلا یه کردنیه دوست داشتنی بود
همچی خراب شد.
وقتی که ما به پای درس همو میدیم اوضاع ویروس کوید۱۹ نمیدونستیم چی قراره بعدش بگزره .. هرشب تو صحفه چتمون بودیم یه روزم نبود ازش بی خبر باشم ..هر سال وابسه تر ، اصلاح تر میشد رابطمون..
تا دیگه خیلی محکم بودیم متاسفانه اونقدر دورمون پر از حسادت بود دعواهامون شروع شد. اوایل اره اما هیچ وقت تو دعوا حرف از رفتن نزد.
گذشتو قشنگ گذشت بنا به دلایلی به یه بیماری خاصی حبس شدم ، دیگه نمیتونستم اونو ببینم. یه نفر دیگه به همین اسم مشابه به اسم شایلین" مجازی دوست شدیم دوست ساده و من تو اون دوره حبس چیا نکشیدم ، اونقدر دور بودم به نیازام.. که درگیره اذیت کردن دخترا بودم
ایلین هست ایلین همیشه بود ایلین یه دیقه از صحفه چتم بیرون نمیومد حتا شک میکرد چرا دیر سین میزنم اونقدر مخاطب دختر داشتم گاهی گیج میشدم😂اما همهی اینا درست شد.
مثلا شایلین" دختره فوق العادهایه اون باعث شد من یسری چیزارو بخاطر دوست داشتنم به اون ترکش کنم و البته با رفتنش یسری چیزارو بفهمم. "قشنگ داشت پرواز یادم میداد خیلی بد شکوند اما چیزیم نیست
جنبه وابسته بودنمو نداشت
بخاطرش از بهترین کسای ادمای مهم زندگیم دور شدم درحالی که ایلین از voice که میداد با گریهاش میگفت چرا انقد تغییر کردی من گوش نکردم اصلا نفهمیدم من خودمو فراموش کردم اون خیلی اذیت شد
اما یجورایی بگم منم کارماشو پس دادم وقتی که شایلین همینکارو باهام کرد رفت. نمیخوام یه لحظم تو نت از شایلین بگم
یه بار دیگه نه تو" همتون ثابت میکنید هیچ احدی فندقی نمیتونه یه لحظم جای اونو بگیره و تمام https://wisgoon.com/pin/39226627/ ᥫ᭡
قول میدم هیج وقت برای کسی نشم:)
قول میدم به اشتباه فکر نکنم:)
حتا یه ماه دیگه قراره تو پارتی ببینمش رفتامدامونو شروع کنیم ، باهم بریم بیرون ، میخوام جلوی خودش خوب بشم.
میبوسمت:)$. #آیلینم♥️🕯️
اینپستبرایتواشتراکگذاشتهشده.ir
🍷🍷"
۵.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۱